_ افسردگی به عنوان خلق یا عاطفه، احساس یا هیجان ، از همراهان همیشگی تجارب طبیعی انسان و دگرگونی هایی است که در زندگی او پدید می آید. فقدان ها، محرومیت ها،جدایی ها، نارسایی ها و ناتوانی ها ایجاد افسردگی می کند .
کدام مادر است که وقتی فرزند او به سفر می رود اندوهگین و افسرده نشده باشد ؟
این نوع افسردگی ها بیماری نیست ، بلکه طیعی است . آنها جزئی از طبیعت انسانی ماست که بودن ها ، داشتن ها و توانستن ها را برایمان خوشایند و معنی دار می کند و در ما این انگیزه را ایجاد می کند که قدر چیزهای خوب را بدانیم و چون با کسی که از آنها محروم است ، رو به رو شویم ، خود را به جای او بگذاریم و با همدردی در صدد رفع نیاز و محرومیت او برآییم .
انسانی که افسردگی را نشناسد ، از شادی نیز چیزی نخواهد دانست . پس ، نه هر فرد افسرده ای بیمار است و نه هر افسردگی ناپسند است ، اما مرزی نیز میان این دو وجود دارد .
روانشناسی - اختلالات روانی - افسردگی چیست ؟
_ محققان دریافته اند که یک عامل مهم آن است که فرد افسرده ، بسیاری از موقعیت ها را به نادرستی تعبیر و تفسیر می کند . تحساسات او از شیوه نگرش او به آنچه که در اطرافش می گذرد ، تاثیر می پذیرد . به عبارت دیگر احساس تنهایی و غمگینی فرد افسرده بدین علت است که به اشتباه تصور می کند که نالایق و ناشایست است و کسی به او اهمیت نمی دهد . بنابراین می توان به فرد افسرده کمک کرد تا به جای آن که روی خلق افسرده اش تاکید کند ، به تغییر دادن خطاهای شناختی اش بپردازد .
در حال حاضر روان درمانگران توجه خود را بر اظهارات مختلفی که این افراد درباره خود به ذهن می آورند ، یعنی به شیوع منفی ، احساس افسردگی اشان افزایش می یابد و در عین حال این افکار عموما بر واقعیات مبتنی نیستند و فرد را از آنچه که موقعیت اقتضا می کند ، غمگین تر می سازند .
شما می توانید به شیوه های زیر به خود یاری رسانید ،
الف ) شناسایی افکار منفی خودتان
ب ) تصحیح افکار منفی و جایگزین ساختن افکار واقع بینانه تر
روانشناسی - اختلالات روانی - چگونه افکار با افسردگی ارتباط دارند ؟