"سفر 1000 مایلی باید با اولین گام آغاز شود." فیلسوف چینی لائوتزو این جمله را طی قرن ششم قبل از میلاد گفته است. توصیه ای فوق العاده است که طی سالیان سال همچنان پابرجا مانده است. همین که مشغول خواندن این مقاله هستید—یک قدم برمی دارید—باعث می شود از رقیبانتان جلو افتاده و بر آنها ارجحیت پیدا کنید.
شما میتوانید هم از گذشته و هم از دیگران، و حتی از موفقیت ها و شکست های خودتان در گذشته، درس عبرت گیرید. عبرت گرفتن باعث می شود بتوانید با شتاب بیشتری از راه به سمت کار درست عبور کنید، و کار درست است که باعث می شود شما بالاتر از سایرین قرار گیرد. سعی و تلاش برای ترفیع و ترقی در شرکت، با خطرات و ماجراهای بسیاری همراه است. هیچ فرمول جادویی وجود ندارد که موفقیت شما را در این راه تضمین کند. برای این کار، فقط یکسری قانون های سیاه و سفید است که اگر می خواهید به موفقیت برسید، باید از آنها پیروی کنید.
در اینجا این 10 قانون مفید را آورده ام که حاصل تجربه های 20 ساله ی من با شرکت های بسیار بزرگ است. قبل از اینکه این 10 قانون را شروع کنم، یک قانون اصلی را باز هم متذکر می شوم و آن هم سخت و خردمندانه کار کردن است.
قانون اول: هیچ کس مستحق هیچ چیز نیست!
این را به گوشتان بسپارید: هیچ کس در شرکت مستحق آنچه دارد نیست. اگر تصور می کنید که مستحق مقامی بالاتر، پول بیشتر، یک شرکت بزرگتر و...هستید، خیر نیستید.
کار و تجارت هیچ رابطه ای با استحقاق ندارد—همه چیز به پیشرفت و موفقیت بستگی دراد. اگر همیشه کارهایتان را به درستی و بدون اشتباه انجام دهید، مطمئناً پاداشتان هم در راه خواهد بود.
قانون دوم: از زمانتان بیشترین بهره را ببرید
اگر از نظر زمانی به کارتان تعهد نداشته باشید، مطمئناً جلو نخواهید افتاد. شرکت های حرفه ای و بزرگ تعهد و همکاری افراد برحسب چگونگی گذران وقت آنها در شرکت تخمین می زنند. پس زمانتان را تنظیم کنید و تا می توانید در وقت موجود کارهای مفید انجام دهید.
اگر شما اینکار را نکنید، کسی که به اندازه ی شما باهوش و زیرک است این کار را میکند. البته من موافق کار در تعطیلات آخر هفته نیستم اما بعضی وقت ها کمک بسیار خوبی است. شما شنبه تا پنجشنبه تقریباً 60 ساعت کار می کنید، سعی کنید تا می توانید از این 60 ساعت بهره ی کافی ببرید و سخت کار کنید و تا حد ممکن از کار کردن در ساعات آخر هفته خودداری کنید.
مهم نیست که شغلتان چیست، کمی سخت کوشانه تر و طولانی مدت تر در ایام کاری کار کنید.
قانون سوم: در جنگ با رئیستان شما برنده نمی شوید
یکی از راه های خیلی آسان برای از بین بردن کارتان مشاجره و دعوا با رئیستان است. مطمئن باشید که تحت هیچ شرایطی شما برنده ی میدان نواهید بود.
البته عدم توافق و مباحثه بسیار سالم است و گاهی کمک می کند تا شرکت ها و افراد تصمیمات عاقلانه تری بگیرند. مطمئناً شما هم بحث های زیادی با رئیستان خواهید داشت. هر چقدر می خواهید بحث کنید اما نگذارید کار به مشاجره و دعوا بکشد. می توایند نقطه نظرات خود را پیشنهاد دهید اما سعی کنید همیشه نظر نهایی رئیستان را اجرا کنید.
قانون چهارم: رئیستان را بشناسید
چه چیز بهتر از این است که رئیستان را آگاه نگاه دارید؟ رئیستان کدام را می پسندد، یک ایمیل کوتاه، تماس تلفنی، ایمیل صوتی،... یا ترکیبی از برخی از این موارد؟ اگر نمی دانید، تلاش کنید تا متوجه شوید. قانون اول برای برقراری ارتباط با رئیستان این است که آنطور که دوست دارند با آنها رفتار کنید.
قانون پنجم: کتاب بخوانید—کارشناس شوید
کارشناس شدن در هر موضوعی کاری بسیار ساده است. 5 کتاب در مورد آن موضوع بخوانید و متوجه خواهید شد که دیگر همه چیز را در مورد آن موضوع می دانید. بهترین کتاب های موجود در رابطه با کار و تجارت را مطالعه کنید. همیشه در جستجوی جدیدترین کتاب ها گوش به زنگ باشید.
قانون ششم: ارقامتان را بدانید
اعداد و ارقام هیچگاه دروغ نمی گویند. مدیرعاملان و هیئت اجرایی باید همیشه از حساب و کتاب های خود باخبر باشند تا وقتی از آنها سوال شد، بتوانند از موقعیت خود از نظر مالی دفاع کنند. اگر به کمک احتیاج داشتید، از دیگران بخواهید. کار دشواری نیست و برای موفقیتتان ضروری است.
قانون هفتم: درخواست بررسی عملکرد دهید
اگر کارتان را تازه شروع کرده باشید، به طور روتین بررسی عملکرد به شما می دهند اما پس از گذشت چند سال و ارتقاء شما به مقام های بالاتر اینکار متوقف می شود. اما شما باید خودتان درخواست بدهید و بررسی عملکردتان را بگیرید. همچنین میتوانید گهگاه رئیستان را به ناهار دعوت کنید درمورد عملکردتان در شرکت و نقاط ضعف و قدرتتان نظر او را جویا شوید. حتی اگر رئیستان کسی نباشد که رو در رو مسائل را بازگو کند، باز هم نکاتی را خواهید فهمید که می توانید روی آنها کار کنید.
قانون هشتم: سیاست ها را بپذیرید
سیاست های شرکتی برای بقای زندگی آن لازم هستند، و هرچه شرکت بزرگتر باشد این سیاست ها نیز پیچیده تر می شوند. در یک شرکت، همه سعی دارند که جلو بیفتند و بر دیگران ارجحیت پیدا کنند. هرکس استراتژی خاص خود را دارد که زاینده ی سیاست های مختلف است. برخی سیاست های کثیفی دارند، و شما باید طرفتان را خوب بشناسید و برای مقابله با آنها استراتژی های مخصوص ابداع کنید.
قانون نهم: شیرین کاری های الکی نکنید
شیرین کارها افرادی هستند که معمولاً بیش از اندازه به یک موضوع می پردازند که معمولاً به زیان دیگران و به نفع خودشان است. اگر حتی یکبار چنین کاری مرتکب شوید، دیگران تصور بدی درموردتان خواهند کرد و از چشم همه خواهید افتاد.
قانون دهم: خود را برای یک سخنرانی بزرگ آماده کنید
در شرکت ها معمولاً اتفاق نمی افتد که بتوانید برای بیش از یک یا دو نفر سخنرانی کنید، اما اگر چنین موقعیتی دست داد، همه ی تلاشتان را کرده و خود را برای آن آماده کنید. سعی کنید پیام خود را کوتاه و مفید بگویید. سخنرانی های طولانی را کسی راغب به گوش کردن نیست.
منصب های زیادی به خاطر سخنرانی بد از دست می روند. آمادگی قبل از سخنرانی و شناخت حضار و شنوندگان امری بسیار مفید خواهد بود. در این زمینه به خاطر داشته باشید که:
برای آماده سازی خود زمان بگذارید
شنوندگانتان را بشناسید
پیامتان را به شکلی ساده ارائه دهید
پیشنهاد و نتیجه گیری در سخنرانیتان داشته باشید
در آخر سخنرانی، اظهارات خود را به طور خلاصه مطرح کنید
سر وقت سخنرانی خود را به اتمام برسانید
از شنوندگانتان در آخر کار تشکر کنید
از نردبان ترقی بالا بروید
حالا که قانون های لازم برای موفقیت را دانستید، کار خود را شروع کنید. باز هم تکرار می کنم، عبرت گرفتن باعث می شود بتوانید با شتاب بیشتری از راه به سمت کارِ درست عبور کنید، و کار درست است که باعث می شود شما بالاتر از سایرین در شرکت قرار گیرید. پس عجله کنید!